امشب به زیر سینه ام همونجا که نزدیک قلبم به طور ویژه نگاه کردم، اونجا انگار یه رنگ و بو دیگه ای داشت آخه میدونی بیش از یک ساله که تربتت نزدیک قلبم به زیر لباسم همراه منه، یادمه که مامان بعد از اتفاق های تلخ برای من یه قسمت کوچک از تربتت رو به زیر لباسم با پارچه متبرک سنجاق کرد، حالا از اون روز همیشه و همه جا هرجا برم همراهمه، امشب یه جور دیگه باهات صحبت کردم بهت گفتم من همه رو از خودم روندم که تو عزیز من باشی،،، خودت بهتر از هرکسی معنی تک تک جملات ام رو نزدیک قلبم منبع
درباره این سایت